معنی شاهزاده مغولی

حل جدول

شاهزاده مغولی

نویان


شاهزاده

امیر، شاپور

پرنس

لغت نامه دهخدا

مغولی

مغولی. [م ُ غ ُ](ص نسبی) نسبت است به مغول.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). منسوب به مغول. مربوط به مغول: خط مغولی و اویغوری و علوم و آداب ایشان بیاموزد.(تاریخ غازان ص 8). لغتهای مختلف مغولی خود منسوب به اوست.(تاریخ غازان ص 171). هر آفریده ای که اندک خط مغولی می دانست او را در خانه می نشاندند.(تاریخ غازان ص 314).


شاهزاده

شاهزاده. [دَ / دِ] (ن مف مرکب، اِ مرکب) شاهزاد. از نژاد شاه. از نسل شاه. ملک زاده. مرد یا زنی که نسب به شاه برد:
بیفتاد از اسپ اندرون شهریار
دریغ آن جوان شاهزاده سوار.
دقیقی.
یکی ترک تیری برو برگشاد
شد آن خسرو شاهزاده بباد.
دقیقی.
چنین شهریار و چنین شاهزاده
که دید و که داده ست هرگز نشانی.
فرخی.
ای شاه و شاهزاده و شاهی بتو بزرگ
فرخنده فخر دولت و دولت بتو جوان.
فرخی.
فکند آن تن شاهزاده بخاک
بچنگال کرد آن کمرگاه چاک.
فردوسی.
همه شاهزاده ز تخم قباد
بر ایشان همه فر یزدان و داد.
فردوسی.
یکی شاهزاده به پیش اندرون
جهاندیده با او بسی رهنمون.
فردوسی.
چشم همه دوستان گشاده
از دولت شاه و شاهزاده.
نظامی.
|| ولیعهد. (ناظم الاطباء).


شاهزاده بانو

شاهزاده بانو. [دَ / دِ] (اِ مرکب) شاهزاده خانم. بانو که نسب بشاه برد:
ای شاهزاده بانوی ایران بهفت جد
اقلیم چارم از تو چو فردوس هشتم است.
خاقانی.


شاهزاده خانم

شاهزاده خانم. [دَ / دِ ن ُ] (اِ مرکب) شاهزاده بانو. بانویی که از فرزندان شاه باشد. زنی که از نسل شاه باشد.


شاهزاده ابراهیم...

شاهزاده ابراهیم. [دَ / دِ اِ] (اِخ) نام امامزاده ای است در قم. (یادداشت مؤلف).


باغ شاهزاده

باغ شاهزاده. [غ ِ دَ / دِ] (اِخ) باغی است خوش هوا در نزدیک ماهان کرمان. باغ شاهزاده ٔ ماهان از محدثات عبدالحمید میرزا ناصرالدوله فرزند فیروز میرزا است که بعد از 1296 هَ. ق. بحکومت کرمان رسید. (از مقدمه ٔ تاریخ کرمان ص قنه = 155). بنا و سازنده ٔ باغ وقتی خبر مرگ ناصرالدوله را شنید، آخرین تغار گچ را بر سر در عمارت شاهزاده ٔ ماهان کوفت و از چوب بست فرود آمد و بقیه ٔ بنا ناتمام ماند. (مقدمه ٔ تاریخ کرمان ص قسو). و رجوع به تاریخ کرمان ص 409 و همچنین به ماهان شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

مغولی

(صفت) منسوب به مغول مربوط به مغول


شاهزاده

فرزند شاه شاهپور شاپور شهزاده جمع: شاهزادگان.

فرهنگ عمید

شاهزاده

شاهپور

فارسی به عربی

شاهزاده

امیر، لورد

مترادف و متضاد زبان فارسی

شاهزاده

شاپور، شاهپور، شهزاد، شهزاده، ملکزاده،
(متضاد) گدا

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

شاهزاده مغولی

1409

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری